.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
درآمدی بر چیستی سیاست اخلاقی و الگوی تاریخی آن
شمال نیوز: بر خلاف رویکرد اخلاق سیاسی که معطوف به بینش سیاس مدرنیسم است، آموزه سیاست اخلاقی ، منبعث از سیره نبوی و اندیشه سیاسی نهج البلاغه است تا جائیکه مولای متقیان علی (ع) هیچ مصلحتی را بالاتر از سیاست دین گرا ، حق طلبانه و عدالت گستر نمی دانست....
درآمدی بر چیستی سیاست اخلاقی و الگوی تاریخی آن

چارچوبی مفهوم و تاریخی

نسبت بین اخلاق و سیاست یکی از مسایل دیرینه و بنیادین در حوزه تفکر و اندیشه سیاسی است، اخلاق هم خاستگاه دینی و معرفتی دارد و هم متأثر از عرف و فرهنگ است، در واقع نوعی تعامل میان این مفاهیم و پدیده های اجتماعی وجود دارد. در کنار آن موریس دو ورژه سیاست را با رویکردی ژانوسی توضیح می دهد. او معتقد است جوهر و طبیعت سیاست ذوجنبتین است، دولت در عین حال که ابزار تسلّط برخی از طبقات بر طبقات دیگر است و سیله ای برای تامین نظم اجتماعی است هر چند بسیاری از متفکرین سیاسی نظیر رابرت دال سیاست را امری غیرقابل اجتناب برای زندگی بشری بر می شمارند، اما رویکرد حضرت امام (ره) به عنوان احیاء گر اندیشه دینی در قرن بیستم به سیاست از نوع هدایت و راهبری جامعه به سوی صلاح و سعادت است تا جائیکه در زیارت جامعه به مفهوم ساسه العباد نظر می افکنیم که پیامبر مبعوث شد تا سیاست امت را متکفل شود. در هر صورت داستان غم انگیز قربانی شدن اخلاق در مسلخ سیاست، کشف تازه ای نیست زیرا این پدیده همواره با حیات اجتماعی انسانها ملازم بوده است، پیشگامان اندیشه سیاسی در یونان قدیم نیز، سیاست را بر پایه اخلاق استوار کردند، سقراط حکیم معتقد بود که دانش سیاسی مقدم بر هر چیزی، باید مردم را با وظائف اخلاقی خود آشنا کند، افلاطون نیز در کتاب جمهوریت حکومتها را با معیار اخلاقیات محک می زند و در نگاه ارسطو، سیاست وسیله ای برای نیل به سعادت و زندگی متعالی بود. آنچه مسلم است اخلاق در یک جامعه بازتاب شعوراجتماعی است که بدون واردشدن در اندیشه سیاسی اسلام و بررسی آراء و نظریات متکلمین و فیلسوفان بنام آن نمی توانست جامع و کامل باشد.

علت یابی موضوع؛

سوال اول : ما در فضای سیاسی در کدام نقطه قرار داریم؟ آیا در جایگاه اخلاق سیاسی به پیشوایان دینی و اخلاقی خود چون نبی مکرم اسلام (ص) و مولای متقیان تقرب جسته ایم و رویکردهای آن بزرگواران را الگوی عملکردها و کنش های سیاسی قرار دادیم یا اینکه در گرداب نفسانیات تسلّط یافته در دنیای معاصر،  به ورطه  مادیگری، لیبرالیسم و اصالت غربی توسل جسته ایم تا به هر شکل ممکن بقای خود و یا گروه های سیاسی وابسته به خود را تضمین کنیم؟

سوال دوم : چرا در در پهنه سیاست دروغ، تخریب، تهمت یکی از روشهای متداول برای توجیه ناکامیها و پیشبرد اهداف نا مشروع و هدایت افکار عمومی است؟ پس تکلیف ارزشها و سیاست اخلاقی در این بین  چیست؟

واقعیت چیست؟

حوزه سیاست مانند حوزه عمومی، حوزه کشمکش و منازعه نیست بلکه حوزه مفاهمه و گفتگو است. این بدان معناست که حوزه سیاست حوزه عقل ابزاری نیست، بلکه عرصه عقل ارتباطاتی و حکمت است. پاسخ به چیستی و چرایی سوالات را باید در تقابل معنایی بین دو موضوع اخلاقی سیاسی و سیاست اخلاقی جستجو کرد. برای درک کفایت معنایی و علی موضوع لزوما باید به تعریف اخلاق سیاسی پرداخت تا جایگاه سیاست اخلاقی به دلیل قابلیت دسترسی و اعتبار، زنجیره هم ارزی و به عنوان دال مرکزی سیاست اسلامی در سپهر سیاست مشخص گردد.

ما در سیاست با دو رویکرد مواجه هستیم.  اول: برداشت واقع گرایانه یا قدرت محور از سیاست و دوم: برداشت ارزش محور یا اخلاق مدار از سیاست

1- برداشت واقع گرایانه از سیاست :

در این الگوی تحلیل، هدف کنش گران بر حسب فایده و منافع شخص است، ضمن اینکه هدف سیاست ایجاد امنیت و نظم در جامعه است اما مساله محوری سیاست، حفظ قدرت است، یعنی قدرت مرکز ثقل سیاست را تشکیل می دهد و عدالت و اخلاق ابزاری بیش نیست و هدف وسیله را توجیه می کند در سیر اندیشه سیاسی در غرب این دیدگاه به ماکیاولیسم شهرت دارد. ماکیاول قدرت سیاسی را مبنای استمرار و دوام دولت می داند و می گوید حاکم باید برای مصلحت دولت و قدرت خود، همه رافریب دهد و سرکوب کند. بنابراین مکتب واقع گرایی متکی بر قدرت است و برای واقع گرا، بازیگر معقول کسی است که پیوسته در حفظ و ارتقای منافع و قدرت خود باشد. کما اینکه نیچه نیز تحت تأثیر عقاید داروین با به زیر سوال بردن تعالیم اخلاقی به دنبال اخلاق اقتدارگرا است، از نگاه او « خوب» همه آن چیزهایی است که احساس قدرت را در انسان افزایش دهد و اینگونه است از نظر ماکیاول نیز حاکم و شهریار موفق را کسی می داند که در بین جانوران از یکی تقلید کند. اندرز او به حاکم سیاسی انتخاب الگوی رفتاری شیر برای کاربرد زور عریان و روباه برای توسل به خدعه و نیرنگ بود.

مروری بر رفتار سیاسی حاکمان در قبل از انقلاب و پهلوی انطباق رفتار شاهان قاجار و پهلوی را با آموزه های ماکیاولی نشان می دهد بسیاری ا زآنان، برای ماندن در قدرت، روی ماکیاول را نیز سفید کردند.

مبانی پارادایمی اخلاق سیاسی و ارتباط آن با عقلانیت پارامتریک:

الف: در تئوری اخلاق سیاسی مقصود کسب قدرت و موقعیت است. یعنی بر اساس نگرش های ماکیاولی هدف وسیله را توجیه می کند و عناصر سیاسی از همه حربها و ابزارها برای تحقق اهدافشان استفاده می کنند.

ب: ترویج ،تهمت و افتراء و فضای تخریب، تا رقیب را از صحنه خارج کنند، مدعیان اخلاق سیاسی از شعارهای پرطمطراق سخن می گویند اما بعد از دست یازی به قدرت ابتدایی ترین اصول را به قربانگاه می فرستند و دوستان و اقوام و هم حزبی های خودشان را به عنوان بهترین معرفی می کنند.

ج: مدعیان اخلاق سیاسی با ترویج هر کسی با ما نیست لزوما برماست، دایره حضور افراد را آنقدر محدود می کنند که به جز بله قربان گویی آن عناصر سیاسی هنر دیگری نداشته باشند.

د: قانون گربزی و دست اندازی به بیت المال و براه انداختن احزاب دولتی و لویی
جرگه های سیاسی که معمولا پرهزینه است و مخارج هنگفت هم می طلبد و ظاهراً پیروزی در این رقابت های ساختگی و انتزاعی ابزاری مباح است. آنها نقد و انتقادهای دلسوزانه را نیز پذیرا نیستند و با ترفندهای مختلف منتقدان منصف را نیز از صحنه خارج می کنند.

2- برداشت ارزش محور یا اخلاق مدار از سیاست :

حقیر بنا به بضاعت و فهم سیاسی و علمی خود، رویکرد نخست را، بینش اخلاقی ، سیاسی مدرنیستی می دانم که برگرفته از اخلاق اقتدارگرایی و تجربی نیچه ، هیوم و خصوصا از مانیفست شهریار که متعلق به ماکیاول است سرچشمه می گیرد. اخلاق ماکیاولی نه تنها به عنوان یکی سیاست خنثی بلکه با رویکردی کاملا مادی گرایانه با شعار سیاست زدایی اخلاقی وارد عرصه فرهنگی و اجتماعی می شود و ارزشهای هژمونیک و سلطه جویانه را در جامعه تزریق می کند. برداشت دوم از سیاست رویکرد ارزش مدارانه یا اخلاق محور است که برگرفته از سیره نبوی و اندیشه سیاسی نهج البلاغه است .

آنجائیکه تعریف سیاست از دیدگاه مولای متقیان را می توان در این کلام حضرت به خوبی دریافت. وی می فرماید: « به خداوند سوگند معاویه از من زیرکتر نیست ولی حیله گر و ستم پیشه است و اگر نبود بیزاری من به فریبکاری، بی شک از زیرکترین انسانها بودم. توجه به ساختار زبانی بیان مولای متقیان نشان می دهد که آن بزرگوار، تقوای سیاسی و دوری از مکر و فریب را سرلوحه خود کرده است یعنی پیشه کردن راستی و درستی در عرصه سیاست. آری او را با مکتب اصالت فایده و قدرت سیاسی چه ارتباط؟ شخصیتی که زندگی مورچه ای را به حکومت تمام دنیا مقدم می داند هیچ گاه نمی تواند به خود اجازه دهد که در رسیدن به اهداف سیاسی این جهانی از هر وسیله ای بهره جوید، و چه نیکو کنفوسیوس می گوید: اگر مردان شریف و با فضیلت در کارهای دولتی و حکمرانی گمارده شوند، ملت اطاعت می کنند و کسانی که کجرو و بدسرشت هستند  اصلاح می­شوند.

چیستی سیاست اخلاقی و الگوی تحلیلی آن :

 بر خلاف رویکرد اخلاق سیاسی که معطوف به بینش سیاسی مدرنیسم است، آموزه سیاست اخلاقی ، منبعث از سیره نبوی و اندیشه سیاسی نهج البلاغه است تا جائیکه مولای متقیان علی (ع) هیچ مصلحتی را بالاتر از سیاست دین گرا ، حق طلبانه و عدالت گستر نمی دانست. آن حضرت با اتخاذ نگرش دین مدارانه به سیاست ، قدرت سیاسی را هدف ندانست بلکه آرمانهایی بزرگ چون عدالت ، فضیلت و سعادت انسانها را مورد توجه قرار می دهد ، مولای متقیان می فرماید : اگر می خواستم غذای خویش را از عسل پاکیزه و مغز گندم قرار دهم و لباسهای خود را از حریر و پارچه های گران قیمت برگزینم، برای من امکان پذیر بود ولی دور باد که هوی و هوس بر من چیره شود و من چنین راهی را انتخاب کنم و این همان برداشت و یا رویکرد امیرالمومنین از سیاست است، تا جائیکه مکرراً در عهدنامه حکومتی اش با مالک اشتر توصیه می کند که فهم خود را از دولت و قدرت اصلاح کند و اندیشه اش را سامانی درست دهد.

آنچه که حقیر در بخش های این یادداشت درباره رویکردهای اسلامی و دینی به سیاست  و اعمال قدرت سیاسی بیان کردم، براستی دکترین های فکری حاکم بر سیاست در کشور ما در بین جریانها و گروههای سیاسی مبتنی بر کدام نگرش است؟

براستی چقدر جریانها و عناصر سیاسی در کشور ما در مقام ارایه راهبرد برای نظام و ایجاد فضای همبستگی و وحدت موفق عمل کرده اند و از منازعات بی حاصل سیاسی خودداری نمودند؟ حاکم شدن گفتمانهای سلبی در فضای سیاسی کشور از سوی اشخاص  و عناصر سیاسی آیا به منزله تحت الشعاع قرار گرفتن اهداف کلان و آرمانی انقلاب اسلامی نیست؟

اهانت، اتهام زنی و افتراء  که معمولاً آثار مخرب گفتارهای غیر متعارف  همه طیف های سیاسی را در جامعه ملاحظه می کنیم تا جائیکه رهبری معظم انقلاب بارها نسبت به آن هشدار داده اند و فرمودند :  اعلام هرگونه سخن و موضع باید از علم و پشتوانه محکم برخوردار باشد که در قرآن کریم از آن به عنوان قول سدید یاد شده است.

بنابراین هرگونه هتک حرمت و رفتارهای غیر اخلاقی و توهین آمیز از نظر رهبری معظم انقلاب ، خلاف شرع ، مخالف عقل سیاسی  و ضربه به جمهوری اسلامی است که خدای متعال را خشمگین می کند. بنده در بازخوانی هشدارها و راهکارهای مکرر رهبر فرزانه انقلاب به بخشی از فرمایشات معظم له در دیدار بسیج اساتید به ماجرایی که از رسول گرامی اسلام (ص) نقل شده است اشاره می کنم که معظم له فرمودند: پیامبر خدا  از سنگسار زناکاری بر می گشتند و برخی از یاران و بعضی دیگر گفته اند که این فرد زناکار مانند سگ مرد، پس از آن به لاشه مرداری رسیدند و رسول اکرم (ص) به آنها امر کرد که از لاشه مردار بخورند که همه دچار شگفتی شدند و گفتند که مردار خوردن با طبع انسان سازگار نیست، حضرت فرمودند ؛ توهینی که به آن فرد زناکار کردید از خوردن گوشت مردار نفرت انگیزتر و بدتر بود. در حقیقت رهبری معظم انقلاب با بیان این موضوع قصد تفهیم این مطلب را داشته اند که نباید به افراد توهین کرد و مورد هتک حرمت قرار داد چرا که پیامبر اسلام (ص) اجازه توهین به یک زناکار سنگسار شده را نمی دادند.

پایان سخن / عقلانیت استراتژیک

نگارنده بر این اعتقاد است که امروز مردم کشور ما از بسیاری از جدالهای سیاسی بی حاصل گریزانند ، با توجه به اهمیت این مساله و تاکید مکرر رهبر انقلاب بر تقوای سیاسی ، مرور دقیق تر گزاره های سخنان معظم له می تواند مسیری روشن  را فرا روی جریانهای ارزشی کشور برای ادامه راه قرار دهد . بطور حتم مخاطب بیانات مقام معظم رهبری همه مسئولان ، جریانها سیاسی و رسانه ها هستند، این ماییم که باید با مروردوباره مواضع خود و مقتدایمان ، فکری به حال وضعیت موجود در عرصه سیاسی کنیم. و به فرموده رهبری فرزانه انقلاب حضرت آیت ا... خامنه ای (مدظله العالی) تقوای سیاسی را سرلوحه فعالیت های سیاسی خودمان قرار دهیم. راستی آیا وقت آن نرسیده که رجال سیاسی کشور برای یک بار هم شده انگشت اتهام را به جای رقیب به جانب خود بگیرند و سهم خود را در ایجاد این فضا به نقد بکشند؟ آیا عقلانیت استراتژیک چاره کار ما در وادی  سیاست نیست؟ عقلانیتی که با تاسی به سیره نبوی و علوی منجر به سیاست اخلاقی شود.

هادی ابراهیمی مدرس دانشگاه و مدیر مسئول فصلنامه مطالعات سیاست اسلامی


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 24 دي 1393
اقا هادی یواش یواش داری کار شروع میکنی
عمار 24 دي 1393
آقای ابراهیمی سیاست در درون خود کیمیایی بنام دروغ دارد که اگر قرار بود امام علی ع هم برای رسیدن به قدرت از این اهرم استفاده میکرد از همه سیاسی تر بودند اما مرام و سمبل عدالت محض بودن آن امام همام باعث شد به هیچ عنوان برای کسب قدرت به مردم دروغ نگوید و آنگاه نیز که به امامت رسیدند سیاست بازان بی خدا در قالب گروههای سیاسی انحرفی کمر به قتل آن امام مظلوم بستند حال در کشور ما داستان همین هست گروههای سیاسی برای رسیدن به قدرت از هیچ دروغ و تهمتی ابا ندارند چون ریشه حرکت و اصالت آنها بر مبنای عدالت نیست و از اصولگرا گرفته تا اصلاح طلب در پی نابودی رقیب به هر قیمتی هستند البته از اینکه گفتم کیمیا منظورم از نظر قدرت پرستان بوده است
صمدي 24 دي 1393
خدا حفظت كنه اقا هادي چه مطالب با ارزشي ..
رضایی 24 دي 1393
مقایسه زیبایی بود شاید بعضی از این متفکرنماها به فکر باشند
..... 24 دي 1393
هادی ابراهیمی دکترای علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی فرزندی پاک و صداق از دیار و خطه ساری و میاندورد که به حق شایسته تعریف و تمجید است من ایشان را به حق یکی از توانمند ترین نیرو در استان میدانم اما یه انتقاد ایشان با تمام تجربه های که دارن سعی کنن به هرکسی اعتماد نکنند
نا شناس 24 دي 1393
خواهشا ر خصوص مواضع اخير مطهري مطلب بنگاري. ممنونم
رضازاده 24 دي 1393
سلام/ازاقای دکترابراهیمی ممنونیم.خیلی به جا بود.متاسفانه یکی از مشکلات جدی ما در عرصه سیاسی بداخلاقی های سیاسی است.تهمت زنی وتوهین کردن به افراد کار خیلی بدی است .همین چند روز پیش یک مطلبی را از اقای ایت الله علم الهدی پیرامون اقای احمدی نزاد میخواندم واقعا عجیب بود چرا باید اینگونه حرف بزنیم وقضاوت کنیم.افرین به این قلم
نا شناس 24 دي 1393
بنظر من بزرگترین فرق این دو ابراهیمی و یونسی در این هست که دکتر ابراهیمی اگه قراربود فرمانداری رو عوض کنه مردونه عوض میکرد ولی دکتر یونسی با بوسیدن پیشونی فرمانداران اونا رو عوض میکنه حتی اگه قدش برا بوسیدن فرمانداران قد بلند نرسه .ولی خدایی هادی نعمت بزرگی برای استان بود بیانش حرف نداره .مطمئن باشین برا مجلس بیاد کسی مثل ایشون خوش بیان و مردم دوست نیست وگوهری پنهان بود که در دولت قبل پیدا شد
نا شناس 24 دي 1393
دکتر جان این متن اماره هالی نونه
دانیال 24 دي 1393
دوستان ساروی
الله وکیلی شما شاهد نبودید چقدر آقای ابراهیمی در پست معاونت سیاسی امنیتی استاندار مردم دار بودند. بخدا بنده برای رفع مشکلی دستم به هیچ جا بند نبود و هیچ مسئولی حتی مرا به حضور نمی پذیرفت.حتی مسئولین پایین دستی. اما آقای ابراهیمی هر سه شنبه با آغوش باز پذیرای مراجعین از تمام اقشار بودند تا بعد از چند سه شنبه نوبت به بنده رسید و من مانند همه کسانی که مراجعه میکردم با رضایت از اتاق ایشان خارج شدم. خدا حفظشان کند. کسی که به این متن نظر منفی میدهد آن فردی است که به اینترنت دسترسی دارد. وگرنه آن فرد روستایی و بیچاره که در اتاق آقای ابراهیمی بر روی آنه باز بود سوادی ندارد. اینها همانهایی هستند که حضور فردی مردمی را برنتافتند.
ع-م 23 دي 1393
آقای دکترابراهیمی در هر برهه از زمان ، ولایتمدارانه در کنار مردم ، برای نظام اسلامی بدون ریا و تزویر ، احساس مسئولیت کرده وخالصانه و پاک با نگاه همدلی و وحدت ، راهبری نموده و جز به رضای خدا و خلق خدا به چیزی دیگر نمی اندیشد . چیزی که به عینه از ایشان دیده شد . درود بر این شخصیت مردمی و انقلابی و پاک سرشت .
بصیر 23 دي 1393
احسنت جناب آقای دکتر ابراهیمی ، نیروی دلسوز نظام یعنی همین ، چه با پست و مقام ، چه بدون آن در همه عرصه ها ، صحنه ها و مناسبات احساس مسئولیت نموده و خط و مشی تعیین نماید .
ناصری 24 دي 1393
دکتر جان !!! اخلاق سیاسی را باید از آنجائی شروع کرد که مراد عارف شما (احمدی نژاد)در مناظرات سال 88شروع کرد.ولا غیر .............
پاسخ ها به این نظر
کیارش از بابل 25 دي 1393
دمت گرم....... گل گفتی ناصری جان
ایشون لابد داعیه نمایندگی مجلس هم دارن ک برن کنار دست رسایی ها بشینن
ناشناس 25 دي 1393
آقای ابراهیمی بهتره دوباره برگرده به عرصه رسانه، چون تخصص شما در این عرصه هست .
جلیلی 25 دي 1393
جناب آقای دکتر ابراهیمی با سلام و نهایت احترام
شنیده ام حضرتعالی قصد دارید در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی وارد عرصه انتخابات شوید از این بابت خوشحالم و به شما پیشنهاد می کنم دو بند ذیل را بخوانید و با قدرت وارد صحنه انتخابات شوید :
1- در منطق عملي امام (ره) وظيفه شناسي اصل بود: يعني انسان بايد در هر شرايطي وظيفه خود را تشخيص و آن را شجاعانه و بدون توجه به عوارض احتمالي انجام دهد. اين شاخصه مهم و بارز حضرت امام در احياي منطق عملي اسلام بود.
2- در باب وظيفه دو پايه مهم مطرح مي شود: اول تشخيص درست وظيفه و دوم صداقت و شجاعت در قيام به انجام آن. چه بسا افراد در مقاطعي وظيفه حقيقي خود را تشخيص مي دهند، اما به علت تعلقات دنيايي و منافع شبکه يي يا ترس از جان و مال و غيره براي عمل به وظيفه قيام نمي کنند و البته به ناچار توجيهاتي را هم تمهيد مي نمايند. برادر کوچک شما محمدرضا جلیلی
نام من ایرانیم 25 دي 1393
انتخابات نزدیک شد سرکله همه پیدا شد ؟؟؟ ........................
لبیک 26 دي 1393
سلام علیکم
برادرم هر وقت در آزمونی از این دنیا قرار گرفتی و در آخر به آن ذکر امام راحل اشاره کردی که فرمودند با قلبی مطمئن و روحی راضی و آرام به مقصد پناه میبرم در آن زمان هست که به اخلاق سیاسی و ... دست یافتی.

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.06 seconds.